خط دوم

مامان داماد: بگم پسرم چکارس؟ سربازی رفته ؟ خونه داره؟ ماشین داره؟‌ من نمیتونم دیگه با عروس سروکله بزنما دختره پرو؟ زن گرفتی جلو پلاستو جمع میکنی میری ؟

بابای داماد: بسره بیعقل آخه مادرت راست میگه من که یه قرونم ندارم خرج کنم خودت میدونی

به قولی : ای دل من چرا صدات در نمیاد این همه آزارت میدن چرا صدات در نمیاد  هرکی از راه میرسه یه زخمی به تو میزنه  چرا هیچی نمیگی  چرا صدات در نمیاد

خوب ..............بارون بگیر دل بی طاقت

ببخشین التماس نظر ندارم میخوام .......بدونم چرا اینجوری شده  دیگه بسه دیگه بسه

خط اول

این بخش از وبلاگ بی زن عزیز رو میزارم اینجا اخه یکی نیست به درد دل ما برسه آخه.......

سلام.

شما میتونین هرفکری در مورد من بکنین

ولی

من مجردم ومیخوام دختردلخواهموخودم پیداکنم

من ۳۱ سالمه وشغل آزاد دارم.

چون توی برقراری ارتباط با افراد قوی نیستم تصمیم گرفتم ازاین طریق اقدام کنم.

من اصفهان هستم وفوق دیپلم دارم.تنهائی روبه توی جمع بودن ترجیح میدم وسرگرمی من فعلا کامپیوترم هست.

**********************************

نظرات هیچ کاربری تاییدنمیشه تا هرکسی خواست پیشنهادبده

فقط خواهش میکنم کسی اذیت نکنه

ممنونم

البته نازنینای من من فکر کنم ایشون از گلای شهریوریه مثل خودم خدایا این دوستمونم به آرزوشون برسون

سر خط زندگی

مامان داماد :

پدر داماد:

مادر عروس :

پدر عروس:

بچه ها خودتون نظر بدین تا ایناً بزارم اینجا و بگم فِلانی گفته